كيان 17 ماهه
پسر عزيزم از هر لحظه بودن با تو لذت ميبرم. خصوصا اين روزها كه همش در حال حرف زدن و ارتباط برقرار كردني. دائم با مامان گفتن من رو متوجه خودت ميكني و اگه نگاهت نكنم انقدر مامان مامان ميكني كه از رو برم. امروز از كنار يه مسجد رد ميشديم گفتي مامان بالا توپ انقدر خنديدم كه نگو بچم همه چيزو شكل توپ ميبينه حتي گنبد مسجد. از كنار هر ماشيني رد بشيم ميگي مامان آم آنوم يا آآ يعني تو ماشين يه خانوم يا يه آقا هست. چند روز پيش هم كه داشتي حسابي تو آشپزخونه خرابكاري ميكردي بهت گفتم كيان يه دستمال بردار تلويزيون رو تميز كن و بامزه بود كه دستمال برداشتي، كشيدي به تلويزيون و بعد هم دستمالش رو انداختي تو سطل . خوبه ديگه بچه بزرگ ميكني كه تو كار خونه بهت...